عاشقانه هایم
۱۳۹۳ دی ۶, شنبه
هیچانه
هر بار که دستم را به طرف نبودن تو دراز می کنم،دستم را به هيچانه تو می گيرم و سر بر شانه پوچی تو می گذارم.در آغوش سرشار از سرمای هيچستان تو می آرامم و می گريم،در انتظار دستی گرم که موهايم را چنگ بزند !
دستی مرا لمس می کند....
بيدار شو!
آرزوی گناه
حتی؛
آرزوی بعضی از رویاها هم
گناه است.
پستهای جدیدتر
پستهای قدیمیتر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
پستها (Atom)